جدول جو
جدول جو

معنی خزان رنگ - جستجوی لغت در جدول جو

خزان رنگ
(خَ رَ)
زردرنگ:
دور ماندید ز من همچو خزان از نوروز
که خزان رنگم و نوروز لقائید همه.
خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی ص 417)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زاغ رنگ
تصویر زاغ رنگ
به رنگ زاغ، هر چیز سیاه که به سیاهی پر زاغ باشد، برای مثال چو روز سپید از شب زاغ رنگ / برآمد چو کافور از اقصای زنگ (نظامی۵ - ۹۰۵)
فرهنگ فارسی عمید
(خَ خُ نَ)
دهی است از دهستان شاخن بخش درمیان شهرستان بیرجند، واقع در 87 هزارگزی شمال باختری درمیان، این ده کوهستانی و معتدل و آب آن از قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی آن زراعت و مالداری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(خَ نِ حَ)
زردی رنگ حنا. (غیاث اللغات)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
اغبر. (ابوالفتوح رازی)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
برنگ زاغ. کنایت از شب و هر چیز سیاه:
برآمد زاغ رنگ و ماه پیکر
یکی میغ از فراز کوه قارن.
منوچهری.
چو روز سپید از شب زاغ رنگ
برآمد چو کافور از اقصای زنگ.
نظامی.
همه زیور روم شد زاغ رنگ
بروم اندر آمد شبیخون زنگ.
نظامی
لغت نامه دهخدا
چیزی که دارای رنگهای مختف است، گوناگون. یا هزاررنگ برآمدن، بصورتهای مختلف خودراآراستن، یا هزارنگ برآوردن (برآردن)، چیزی رابصورتهای گوناگون ظاهرساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاغ رنگ
تصویر زاغ رنگ
برنگ زاغ، هر چیز سیاه، شب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاغ رنگ
تصویر زاغ رنگ
((رَ))
هر چیز سیاه
فرهنگ فارسی معین